ما ...
نویسنده : فرزانه کریمی
درابتدا باید اذعان بداریم؛ که کلمۀ بکارت یک کلمۀ زن ستیزانه و دخترستیزانه است، وقتی گفته میشود «بکارت»، یعنی آن پرده ضامن باکرهگی است، کلمۀ مقابل باکره میشود فاحشه. بناً ابتدا باید با این عنوان مبارزه کنیم و قبح بیجا و تابوی غلطی را بشکنیم. مرتبط دانستنِ وقار و پاکی زنان به این موضوع درواقع کرامت انسانی زنان را زیر سوال میبرد. از اینرو در جریان این نوشته، از کلمات مترادف مثل تاج واژن یا نام علمی هایمن استفاده میکنم. تابو بودن هایمن؛ هایمن یک پدیدهای است که درطول سالیان متمادی بهوجود آمده است. مفهومِ هایمن ارتباط مستقیمی با فرودستی زنان، کالایی شدنِ تنِ زن، مالکیت خصوصی و سلطهی پدر سالاری دارد که در طولِ “شش هزارسال اخیر” با محدود سازی روابط، زن را به بَردۀ مرد تبدیل کرده است. داستان از زمانی شروع میشود که بشر یکجا نشینی را آغاز؛ و شروع به تولید و حفظ سرمایه میکند، ادیان به میدان میآیند وعمدهی بحثشان حولِ رابطهی جنسی زن و مرد میچرخد، بنا براین مباحث مالی از جمله: مهریه، نفقه و ارث به میان میآید. اینها با روند انباشت سرمایه برخورد کرده و دساتیر و سنت و فرهنگهای جاهلانه را به وجود میآورند. این سنتهای جاهلی و زن ستیزانه در جوامع مختلف اشکال مختلفی به خود گرفته و در همهجا ایجاد تروما میکند. رفتهرفته مالکیت نظام مرد سالار و خانواده، تا جایی پیش میرود که تنِ زن به شی ناچیز تنزیل یافته و جزء مایملک مرد بحساب میآید. سیامک ستوده در این مورد مینویسد: “یکی از ارزشهای مصرفی زن، بعنوان زن و نه نیروی کار یا وسیله ی تولیدِ مثل، قابلیتِ لذتبخشی جنسی وی بوده است و از اینرو دارای ارزشِ مصرف جنسی بوده و میتوانسته برای ارضای نیاز های جنسی مرد بکار رود. از همینرو مردی که وی را بعنوان وسیله و موضوع سکس میخرید میبایست مطمئن میبود که کالای مزبور قبلن توسط کسی مورد استفاده قرار نگرفته و بعنوان یک جنس مصرف شده و دست دوم به او قالب زده نشده باشد” ناقص سازی زنان(ختنه) در قبایل آفریقایی که طبق آمار سازمان ملل متحد این عمل بر روی بیش از 130 میلیون دختر و زن در آفریقا انجام گرفته است؛ یا “بستن مجرای دختر برای جلوگیری از استفاده غیر مجاز آن” از مصادیق دیگر این سلطه و زور گویی است. تاریخ مملو ازاین سنتهای زننده است، از جمله اینکه در مناطق بومی دینزده رهبر مذهبی(کاهن) اولین کسی بوده است که با دختربه اصطلاح “باکره” رابطه جنسی برقرار مینموده است. سیامک ستوده در جایی دیگری مینویسد که: “در میان هندوها دخترِ باکره در مراسم و فستیوال هایشان از جمله فستیوال “دورگا پوجا” بعنوان خدای زن مورد پرستش قرار میگرفته و اینگونه به حفظ باکرهگیاش تشویق میشده است. و از طرف دیگر با مجازات سختی که برای ممانعت از روابط جنسی قبل از ازدواج وضع کرده بودند از این کار منع میشد” این در حالی است که باکرهگی یک افسانهی پوچ است و چیزی جز فشار جامعۀ زنستیز بر افکارو روان و تن زن نیست! باکرهگی یک ارزش نه؛ بلکه ضدِ ارزش است. یک تابوی بیاهمیت، که شخصیت و افکار زن را به یک قطره خون که از واژن بیاید یا نه، تقلیل میدهد. با این توضیح که: تحقیقات علمی نشان میدهد که 15 تا 20 درصد زنان این غشا یا همان تاجِ واژن را به کُلی ندارند، ضمن اینکه بود و نبودِ تاج واژن هرگز نمیتواند نشاندهندهی انجام رابطهی جنسی باشد. با نگاهی گذرا به بحث فرگشتی و ساختاری(آناتومیکال) متوجه میشویم که در مراحل رشد جنین برای بعضی افراد این پوسته، رفته رفته کنار میرود و برای بعضی بصورت بینظم و با اشکال مختلف یک پوستۀ بسیار کمرنگ همجنسِ غشای داخل واژن میماند، اشکال تاج واژن میتواند مثلثی، حلقوی و… باشد که این اشکال عمومن اهمیت خاصی ندارند وتنها اهمیتشان اینست که هایمنِ مسدود، بعد از سن بلوغ مانع خروج خون پریود از واژن می شود که البته این مشکل با یک عمل جراحی ساده رفع میشود بصورتی که پزشک این پرده را برداشته و اجازه میدهد خون پریود از خانمها خارج شود، تا سبب عفونت و کیست و… نشود. محل قرارگیری هایمن 3 تا 4 سانتی متر داخل واژن در قسمت بالای تاج واژن است. خونریزی و درد شدید دراولین رابطۀ جنسی واقعیت ندارد؛ درد و خونریزی رابطۀ مستقیمی با فورم بدن زن، میزانِ پیشنوازی، دلبستگی عاطفی، چهار چوبِ امن و تحریک جنسی دارد. عمدۀ پزشکان زن بر این عقیده اند که خونریزی در هنگام برقراری اولین رابطۀ جنسی بیشتر به دلیلِ باز شدن ناگهانی کانال واژن دراثر بیاحتیاطی شریک رابطه است. این خونریزی ممکن است در روابط مقعدی هم پیش بیاید. بنابرای “پارگی مویرگی” مختص هایمن نیست. گفته میشود که میزان خونریزی با بالا رفتن سن در ارتباط است یعنی هر چقدر سن خانم بالاتر باشد میزان خونریزی کمتر میباشد اگر چه که خیلی از دخترهای کم سن وسال هم ممکن است اصلن خونریزی نداشته باشند. در واقع نداشتن مهارت کافی جنسی ارتباط مستقیمی با میزان درد و خونریزی و ایجاد تروما دارد، حتی ممکن است بعد از ایجاد رابطه؛ زن تا یک یا دوروز لکه بینی داشته باشد که از نظر پزشکی مشکل خاصی نیست و این لکه بینی با ترمیمۀ نقاطِ آسیب دیده خود به خود قطع میشود. تأثیربرشخصیت: مسئلۀ هایمن و ربط دادن بیمورد آن به پاکی دختر، همیشه موضوعی تبعیضآمیز و چالش برانگیز بوده است. تأکید بیش ازحدِ خانوادهها، دختر را دچار تزلزلِ شخصیتی میکند. او نمیداند بدناش در اولین رابطۀ جنسی چطور خواهد بود و آیا رضایت خریدار را جلب میکند یا نه؟! از اینرو در طولِ دوران بلوغ دختربصورت دوامدار میل جنسیاش را سرکوب میکند تا کالایش را با بستهبندی درست تقدیم پسری کند که مورد “معاینهی بکارت” قرار نگرفته است. از سویی نیز از طرفِ دیگران شخصیت دختر مدام در معرض تجاوز و تعدی قرار دارد که این موضوع با موازین حقوق بشری سازگار نیست. تأثیر بر بستر فرهنگی: فرهنگ هر جامعه بر خواسته از سطح آگاهی سیاسی، اجتماعی و… جامعه است. اهمیت بیش از اندازه به موضوع هایمن (که به لحاظ علمی به هیچ عنوان ضامنِ اصطلاحن باکرهگی نیست) معنا دهی و عمق روابط عاطفی، همدلی و مشارکت و عشق و مهارتهای ارتباط گیری زن و مرد را کم نموده و باعث قراردادی شدنِ هرچه بیشتر پیوند ازدواج میشود. برای جامعهای که استحکام رابطه زناشویی را مرتبط به مسئلهی هایمن بداند، ابتذال فرهنگی؛ امری قابل پیش بینی است. تأثیر بروضعیت اجتماعی: “ترمیم بکارت” یکی از جراحیهای پرطرفداری است که در ایران بیش از سایر کشورها انجام میشود. این یک دروغ شاخدار است که صرفن برای تاجرانِ جراح، در آمد هنگفتی به همراه دارد. با کارگزاری کیسههای خونی کوچک در محلِ مذکوریا نزدیک کردن دوطرفِ کانال واژن و بخیه زدن؛ گویا تلاش دارند “دستِ اول” بودن کالا (دختر) را به اثبات برسانند در اینجا اصل صداقت زیر سوال میرود و بنظر میرسد فشارهای اجتماعی روی یک افسانهی پوچ، دارد نتیجه برعکس میدهد. به راستی چه میشود که با وجود اینهمه فشارمبنی بر دست نخوردگی و حفظ و مراقبت در یک جامعه، باز پزشکان بفکردر آمدِ حاصل از جراحی ترمیم بکارت میافتند؟! در حالی که در یک جامعهی متمدن افراد وظیفۀ انسانی و اخلاقی شان میدانند که با صداقتی خالصانه وارد پیوند زناشویی بشوند. نه بکارتِ ساختگی! این جراحی خلافِ طبیعتِ بدن زن است. ومیتواند باعث آسیبهای جبرانناپذیری شود که راه بازگشتی ندارد. افزوده بر این، گیریم که با این عمل خیال مرد راحت شد، اگر صداقتی در بین نباشد؛ آیا میشود نبودِ سایر انواع سکس نظیرِHandjob- soft- oralsex و… را تثبیت کرد؟ صداقت مرد کجای این معامله و معادله قرار میگیرد؟ آیا علم پزشکی میتواند وجود یا عدمِ رابطۀ مقعدی مرد را اثبات کند؟ چه اینکه لواط جرم انگاری شده است و فاعل یا مفعول بودن در این مورد باید بررسی شود. اگر بحث virgin اهمیت زیادی دارد آیا این اهمیت تنها برای زنان است؟! البته بحثِ آزادی در روابط و حق و تن بحثی مهم است که باید در جایش به آن پرداخته شود چه اینکه ازدواج پیمانی است از این به بَعد… نه از این به قَبل! هایمن وتوجه فعالین حقوق بشر و حقوق زن در افغانستان: در طی حاکمیت جمهوریت؛ به دلیل حضور جامعهی بینالملل در افغانستان شوی “برابری” کمیسیون مستقل حقوق بشر سعی کرده است به این موضوع اهمیت بدهد. با برنامهریزی و داشتن منابع کاری مشخص؛ سعی کردند از معاینۀ خودسرانهی “تاج واژن” توسط دکتوران به صورت شخصی جلوگیری کنند. تأکید میشده که هایمن انواع مختلفی دارد در تمام انواع، بعد از رابطهی جنسی شاهد خونریزی نیستیم. البته اینکه در ذیلِ خفقانِ مرد سالاری مطلق در افغانستان منع از معاینه چقدر میتوانسته به دخترانِ در معرضِ خطر مرگ یا خودکشی و فرار و قتل، کمک کند؟ جای پرسشاش باقی است. اما تلاش عمومی این بوده که حریم خصوصی افراد حفظ شود و به جز در مواردی مثلِ ادعای تجاوز جنسی، تجاوز به عنف که انهم توسط طب عدلی و بصورت رسمی و قانونی انجام میشده در باقی موارد این معاینه منع شده است. فیالحال در افغانستان خبری از حقوق اساسی افراد به ویژه زنان نیست. این تابوی ویرانگر همچنان از زنان و دختران افغانستان قربانی میگیرد. هیچ ارتباطِ نزدیکی بین جنبشها و سازمانهای جهانیِ حقوق بشری، عدالت محور، فمنیستی، اجتماعی و زنان افغانستان وجود ندارد. در واقع زنان افغانستان در جغرافیای خاصی ایزوله و حبس شده اند. این وضعیت بصورت جدی قابل نقد است. بنظر میرسد حالا راهی جز آگاهیدهی و تلاش برای بلند کردن صدای زنان افغانستان و قابل دید ساختن شان نداریم. تا باشد درحالتی ایده آل صرفن نتایج علمی، دراین مورد بازگو شود.