به تاریخ، ۲۰ عقرب (آبان) ۱۴۰۴ برابر با ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵، باشگاه گفتمانی روزنهی معرفت، از زیرمجموعه های نهاد فرهنگی و اجتماعی خانهی مولانا، در ادامهی سلسله برنامه های فرهنگی و اجتماعی خود، نشستی با عنوان "نقش ورزش در انسجام اجتماعی" برگزار کرد.
این برنامه به مناسبت قهرمانی تیم فوتسال جوانان زیر ۱۷ سال افغانستان در رقابت های آسیایی و با هدف بررسی جایگاه و اهمیت ورزش در تقویت روحیهی همبستگی، همدلی و انسجام اجتماعی در جامعهی افغانستان برگزار شد.
نشست با گردانندگی آقای نصرت الله اکبری آغاز گردید. ایشان در مقدمهی سخنان خود تأکید کرد که ورزش صرفاً فعالیتی جسمانی نیست، بلکه زبانی جهانی و مشترک میان انسان هاست؛ زبانی که از مرزهای قومیت، جنسیت و طبقهی اجتماعی فراتر می رود و بستری برای همکاری، احترام متقابل و درک متقابل فراهم میسازد. وی در طرح مباحث مقدماتی این پرسش را پیش کشید که: ورزش چگونه میتواند در فرآیند انسجام اجتماعی، کاهش تنشها و گسترش روحیهی همکاری و همزیستی نقشآفرین باشد؟ و چگونه میتواند به کاستن از شکاف های اجتماعی میان گروه های مختلف جامعه یاری رساند؟
سپس دکتر نوروزی در آغاز سخنان خود ضمن تبریک قهرمانی تیم فوتسال زیر ۱۷ سال افغانستان در رقابت های آسیایی بحرین به ملت افغانستان گفت: این موفقیت، حاصل تلاش یک شبه نیست؛ بلکه نتیجهی سال ها کوشش و پشتکار ورزشکاران، مربیان و دست اندرکاران در شرایط دشوار بوده است. این پیروزی، دستاوردی ارزشمند و مایهی خوش حالی نه تنها برای مردم افغانستان، بلکه برای تمام کسانی است که به رشد و امید در این سرزمین باور دارند.
ایشان با تأکید بر اینکه کارشناس فنی فوتبال یا فوتسال نیست، افزودند: نمیخواهم به جنبه های فنی قهرمانی تیم بپردازم، بلکه تمرکز من بر جنبهی اجتماعی این رویداد است؛ بر شور، هیجان، شادی و احساس همدلیای که در سراسر جامعه افغانستان و حتی فراتر از مرزها، میان هموطنان مهاجر در نقاط مختلف جهان پدید آمد. این پدیده از منظر جامع هشناسی بسیار قابل تأمل است.
دکتر نوروزی در ادامه تصریح کرد که از آنجا که در عنوان نشست واژهی انسجام اجتماعی آمده است، سخنان خود را بر همین محور متمرکز خواهد کرد. وی در تبیین مفهومی این اصطلاح گفت:
هنگامی که از انسجام اجتماعی سخن میگوییم، باید میان آن و واژهی وحدت تمایز قائل شویم. وحدت معمولاً مفهومی از یک دستی و یک شکلی را تداعی میکند؛ به این معنا که گروه های مختلف باید تفاوت های خود را کنار بگذارند و یک دست شوند. اما انسجام اجتماعی معنایی متفاوت دارد. انسجام، به رسمیت شناختن تفاوت ها و در عین حال، گرد آمدن پیرامون یک محور مشترک است. در جامعهی منسجم، ما با وجود تفاوت های قومی، زبانی و فرهنگی، بر سر یک مفهوم فراگیر مانند: منافع ملی یا وطن به توافق میرسیم.
ایشان افزودند: در انسجام، تفاوت ها حذف نمیشوند بلکه محترم شمرده میشوند، اما این تفاوت ها در برابر یک محور وحدت بخش، رنگ میبازند. به بیان دیگر، همگرایی بر واگرایی غلبه میکند و از مجموع اجزای گوناگون، کلی منسجم و هماهنگ شکل میگیرد.
به باور دکتر نوروزی، در کشور هایی مانند افغانستان که ساختار اجتماعی آنها چندقومیتی است، سخن گفتن از "وحدت ملی" در معنای کلاسیک آن دشوار است، زیرا نمیتوان گروه های مختلف را صرفاً با حذف تفاوت هایشان متحد ساخت. ایشان تأکید کردند که: سیاست تأکید بر وحدت، در بسیاری موارد مسیر نادرستی را پیموده و به جای همگرایی، به حذف و حاشیه رانی انجامیده است. راه درست، حرکت به سوی انسجام اجتماعی است، نه وحدت تحمیلی.
دکتر نوروزی در ادامه افزودند: انسجام اجتماعی یعنی پذیرفتن تفاوت ها و گرد آمدن ذیل یک مفهوم کلان تر به نام وطن. وطن همان جایی است که منافع مشترک همهی ما در آن نهفته است. هر اقدامی که به تقویت منافع و اعتبار وطن بیانجامد، در حقیقت گامی در جهت انسجام ملی است.
دکتر نوروزی در پایان این بخش گفت: تا اینجا به بیان مفاهیم و تعاریف پرداختیم، اما اکنون میخواهیم بررسی کنیم که ورزش چگونه میتواند به انسجام اجتماعی یاری رساند. در این باره، من بحثم را در سه سطح اصلی مطرح خواهم کرد.
۱_ ورزش و خلق هویت جمعی: در آغاز دکتر نوروزی بر این نکته تأکید کرد که نخستین تأثیر ورزش در جوامع، خلق هویت جمعی است. از نگاه او، شکلگیری هویت جمعی یعنی پدید آمدن یک "ما" در برابر "دیگران" نوعی احساس مشترک از تعلق و تفاوت که مرز های درونی جامعه را تعریف و انسجام اجتماعی را تقویت میکند. ورزش، به ویژه در سطح ملی، این فرایند را با سرعت و قدرتی بی نظیر رقم میزند.
و توضیح دادند که حس تعلق، نقطه آغاز هویت جمعی است. زمانی که همه اعضای جامعه از طبقات، اقوام و گروههای مختلف در پای تماشای یک رویداد ورزشی مینشینند و با هیجان و غرور به تیم ملی خود مینگرند، نوعی پیوند عاطفی و روانی میان آنان ایجاد میشود. این پیوند، اگرچه لحظهای است، اما در عمق خود بنیانی اجتماعی دارد؛ زیرا حس "تعلق مشترک به یک پدیده واحد" را زنده میکند. تیم های ملی و قهرمانان ورزشی در چنین شرایطی به نمادهای وحدت اجتماعی بدل میشوند. دکتر نوروزی افزود که این حس تعلق، سریع ترین مسیر برای رسیدن به هویت جمعی است؛ چرا که ورزش، برخلاف سیاست یا اقتصاد، مستقیماً بر احساسات عمومی تأثیر میگذارد و افراد را بدون واسطه در تجربهای مشترک شریک میسازد.
۲_ تقویت سرمایه اجتماعی از مسیر غرور ملی: نکته دوم سخنان دکتر نوروزی بر نقش ورزش در تقویت سرمایه اجتماعی متمرکز بود. سرمایه اجتماعی مجموعهای از اعتماد، همبستگی و شبکه های ارتباطی میان افراد جامعه است که انسجام را امکان پذیر میسازد. دکتر نوروزی بیان کرد که پیروزی ها و قهرمانی های ورزشی، بهویژه در سطح ملی، موجب ایجاد غرور جمعی میشود و این غرور، انسجام و اعتماد میان گروههای مختلف را افزایش میدهد.
ایشان با اشاره به نمونه هایی چون قهرمانی تیم فوتسال افغانستان یا موفقیت های تیم های ملی ایران گفتند که: وقتی یک تیم ملی پیروز میشود، احساس غرور ملی در همه مردم زنده میشود؛ حتی کسانی که هیچ علاقهای به ورزش ندارند، خود را در آن موفقیت شریک میدانند. همچنان تأکید کردند که بسیاری از کشور ها بهدلیل همین کارکرد اجتماعی، به سرمایه گذاری در ورزش های جمعی بهویژه فوتبال روی آوردهاند، زیرا ورزش میتواند مؤثرتر از بسیاری سیاست های رسمی، حس تعلق و اعتماد ملی را تقویت کند.
دکتر نوروزی برای روشن تر شدن بحث، به رقابت های مشهور جهانی میان باشگاههای رئال مادرید و بارسلونا اشاره کرد و گفت: این تیم ها تنها تیم های ورزشی نیستند، بلکه حامل هویت های فرهنگی و حتی سیاسیاند و طرفدارانی در سراسر جهان دارند. همین پیوند های احساسی و فرهنگی است که مرزهای ملی را درمینوردد و هویت جمعی را فراتر از مرز های جغرافیایی شکل میدهد.
به باور دکتر نوروزی، زمانی که نام یک کشور با افتخار و پیروزی در سطح بینالمللی همراه میشود، سرمایه اجتماعی آن کشور افزایش مییابد، زیرا اجزای گوناگون جامعه حول یک نماد مشترک گرد هم میآیند. این فرایند در نهایت منجر به انسجام ملی و تقویت همبستگی عمومی میشود.
۳_ ورزش؛ معرفی جامعه به دیگران: سومین بُعدی که دکتر نوروزی به آن پرداختند، نقش ورزش در معرفی ملت ها به دیگران بود. ایشان گفتند یکی از شاخص های توسعه کشور ها در سطح جهانی، شمار مدال های آن ها در المپیک است؛ زیرا المپیک بزرگ ترین عرصه رویارویی ملت ها در قالب رقابت های ورزشی است. هر مدالی که یک ورزشکار به نام کشورش بهدست میآورد، نه تنها موفقیت فردی، بلکه نمایش ظرفیت و چهره فرهنگی آن ملت به جهانیان است.
ایشان تأکید کردند: ورزش، سریع ترین و مؤثرترین ابزار برای شکستن نگاه های منفی جهانی نسبت به یک ملت است. زمانی که نمایندگان یک کشور در میادین بینالمللی بدرخشند، تصویر آن جامعه در ذهن ملت های دیگر تغییر میکند. این موفقیتدها میتوانند زمینه ساز شکلگیری غرور ملی و انسجام اجتماعی شوند و در نهایت، سرمایه نمادین ملتها را در عرصه جهانی افزایش دهند.
در جمعبندی این بخش، دکتر نوروزی یادآور شدند که پاسخ به پرسش: نقش ورزش در انسجام اجتماعی چیست؟ را میتوان در سه کلمه خلاصه کرد: خلق هویت جمعی.
در ادامه، دکتر نوروزی به دومین نقش بنیادین ورزش یعنی غلبه بر خطوط شکاف اجتماعی پرداخت. منظور از خطوط شکاف، همان مرزهای اجتماعی، قومی، جنسیتی یا طبقاتی است که جامعه را به گروههای جداگانه تقسیم میکند. به گفته دکتر نوروزی، ورزش یکی از معدود عرصههایی است که افراد میتوانند از این مرزها عبور کنند و صرفاً بر پایه شایستگی و توانایی، به جایگاه قهرمانی برسند.
ایشان در این زمینه به سخنی از خود درباره مرحومه مریم میرزاخانی، نابغه ریاضی ایرانی اشاره کرد که در یادداشتی نوشته بود: قهرمانی و مقام، تنها از دو مسیر بهدست میآید: علم و ورزش. از نگاه او، این دو مسیر، راه های مشروع و جهان شمول برای غلبه بر تبعیض و پیشداوری اند. سپس مثالی از خانم شمسیه علیزاده، نفر اول کانکور سراسری افغانستان در دوران جمهوریت، آورد و گفت: این موفقیت نشان داد که میتوان بر تبعیضها غلبه کرد و پیشداوری ها را بیاعتبار ساخت.
به باور ایشان، ورزش به ویژه در جوامعی چون افغانستان، میتواند نقش مهمی در کمرنگ کردن خطوط شکاف قومی و جنسیتی ایفا کند. دکتر نوروزی نمونه بارز این موضوع را در قهرمانی تیم فوتسال زیر ۱۷ سال افغانستان دانست؛ جایی که بازیکنانی از اقوام مختلف، از جمله گروههایی که در سال های اخیر در حاشیه قرار گرفته بودند، توانستند با عملکرد درخشان خود قهرمان شوند و نگاه عمومی را تغییر دهند. افزودند که: این قهرمانی برخلاف انتظار برخی جریان های حاکم بود که می کوشیدند حضور برخی اقوام را نادیده بگیرند. اما ورزش نشان داد که استعداد و تلاش، از هر قوم و منطقهای میتواند بدرخشد.
سومین محور سخنان دکتر نوروزی، ایجاد ارزش های مشترک و فرهنگ صلح از طریق ورزش بود. ایشان فرمودند که: انسانها بهصورت طبیعی نیاز به تخلیه هیجانات دارند. اگر این تخلیه در چارچوب های سالم انجام نشود، ممکن است به خشونت و پرخاشگری منجر شود. ورزش یکی از بهترین بسترها برای تخلیه سالم هیجانات در سطح فردی و اجتماعی است و به همین دلیل، کشورها روی توسعه فعالیت های ورزشی سرمایهگذاری میکنند.
ایشان بهعنوان نمونه به پدیده "چهارشنبهسوری" در ایران اشاره کرد و گفت اگر چنین هیجاناتی در قالب فرهنگی و ورزشی جهت دهی نشود، ممکن است به رفتار های پرخطر منتهی شود. از دید ایشان، وقتی میدان ورزش به صحنه بروز ارزش های انسانی و رقابت سالم تبدیل شود، نتیجه آن صلح، مهربانی و دوستی خواهد بود.
در همین زمینه، دکتر نوروزی به مسابقات اخیر فوتسال بین تیم های ملی ایران و افغانستان اشاره کردند. به گفته ایشان، در بازی نخست تیم افغانستان پیروز شد و قهرمانی را بهدست آورد، و در بازی دوم که تیم های بزرگسالان با هم رقابت کردند، مسابقه با نتیجه مساوی به پایان رسید. این دیدارها نمونهای از رقابت سالم و احترام متقابل میان دو ملت همسایه بود که میتواند الگویی برای تقویت دوستی و کاهش سوءتفاهم های فرهنگی باشد.
آقای نوروزی تأکید کردند که زمانی ورزش بتواند هویت جمعی خلق کند، شکافهای اجتماعی را بکاهد و ارزشهای مشترک را ترویج کند، به معنای واقعی موجب انسجام اجتماعی میشود. اما تحقق این اهداف سه شرط دارد:
1. ۱_ گره نزدن ورزش به مسائل سیاسی یا ایدئولوژیک.
۲_ حفظ روحیه ورزشکاری و پذیرش برد و باخت
۳_ پرهیز از نگاه تبعیض آمیز نسبت به بازیکنان.
در بخش دوم برنامه، آقای نصرت الله اکبری گرداننده برنامه پرسشی را مطرح کرد مبنی بر اینکه در جریان قهرمانی اخیر فوتسال افغانستان، در کنار شور و شادی ملی، شاهد شکل گیری نگاه های تبعیض آمیز در فضای مجازی بودیم؛ برخی کاربران این موفقیت را به یک قوم خاص نسبت دادند و از سوی دیگر، حضور گسترده زنان در جشن های خیابانی با وجود محدودیت های حکومت طالبان را پرسش برانگیز دانستند. آقای اکبری پرسید: آیا باید از این حضور به عنوان نشانه امید اجتماعی برای زنان افغانستان استقبال کنیم یا باید نگران تشدید محدودیت ها از سوی حکومت باشیم؟
دکتر نوروزی در پاسخ گفت این رویداد از منظر جامعه شناختی بسیار مهم است، زیرا نشان دهنده قدرت اجتماعی مردم در برابر قدرت سیاسی است. به گفته ایشان، هنگامی که گروه های اجتماعی به رفتار مشترک دست میزنند و حضور گستردهای در عرصه عمومی پیدا میکنند، دولتها معمولاً یا توان مقابله با آن را ندارند یا متوجه میشوند که هزینه برخورد بسیار بالاست. همچنان افزودند: این همان چیزی است که ما آن را قدرت اجتماعی مینامیم. زمانی که جامعه به سطحی از همگرایی برسد، میتواند رفتار خود را به قدرت سیاسی تحمیل کند. این تغییر، تغییری اجتماعی است، نه سیاسی.
در ادامه، درباره نگاه های تبعیض آمیز نیز گفتند: تا حدی از این احساس تعلق قومی طبیعی است؛ همان طور که در ایران، مردم مازندران و لرستان بهدلیل سهم بالای قهرمانانشان در رشته کشتی، حس افتخار بیشتری دارند. اما اگر این حس بر خطوط شکاف قومی سوار شود و به حذف یا نادیده گرفتن دیگران بینجامد، تبدیل به خطای راهبردی میشود که در نهایت، قدرت همان گروه را نیز تضعیف خواهد کرد.
در ادامه، خانم افکاری از مهمان برنامه پرسیدند که پ: به نظر شما، آیا میتوان امیدوار بود که ورزش به پلی برای ارتباط و دوستی میان ملتهای افغانستان و ایران تبدیل شود؟
دکتر نوروزی در پاسخ به اتفاق تلخ پایان یکی از بازی ها اشاره کرد؛ جایی که برخی بازیکنان شکست را نپذیرفتند و واکنش های احساسی نشان دادند. دکتر نوروزی گفتند که: نباید فراموش کنیم که اصل ورزش بر رقابت سالم و پذیرش نتیجه است. متأسفانه در پایان بازی شاهد برخی رفتارهای ناپسند بودیم، اما نکته مثبت این بود که جامعه واکنش درستی نشان داد. بسیاری از کاربران، روزنامه نگاران و مربیان در شبکههای اجتماعی درباره این رفتارها گفتوگو کردند و همین گفتوگو سبب شد که درک عمومی نسبت به روحیه ورزشکاری بالا برود.
همچنان افزودند که این واکنش اجتماعی، خود نوعی یادگیری جمعی بود و اثر آن در بازی تیم های بزرگسالان بهخوبی دیده شد؛ جایی که بازیکنان دو تیم با احترام و دوستی بازی کردند و در پایان، صمیمیت خود را به نمایش گذاشتند. به باور دکتر نوروزی، همین گفتوگو ها و تجربه های مشترک، زمینه ساز پل های فرهنگی میان دو ملت است و میتواند در بلند مدت بر روابط اجتماعی و فرهنگی ایران و افغانستان تأثیر مثبت بگذارد.
در پایان نشست، آقای اکبری با سپاس از دکتر نوروزی و شنوندگان، بار دیگر قهرمانی تیم فوتسال افغانستان را تبریک گفت و بر اهمیت چنین گفتوگو هایی در ترویج نگاه علمی به پدیده های اجتماعی تأکید کردند. دکتر نوروزی نیز در جمعبندی نهایی گفتند: ورزش زمانی میتواند نقش واقعی خود را در انسجام اجتماعی ایفا کند که از قالب رقابت صرف خارج شود و به عرصهای برای مشارکت، دوستی، و نمایش توانمندیهای جمعی بدل گردد.
و تأکید کردند که جامعه امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند نماد های وحدت بخش است و ورزش، با قدرت فراگیر خود، میتواند احساس "ما شدن" را در میان مردم تقویت کند. به گفته ایشان، هر پیروزی ورزشی تنها یک موفقیت در میدان نیست، بلکه آیینهای از ظرفیت های نهفته جامعه است؛ ظرفیتی که اگر بهدرستی هدایت شود، میتواند بر تبعیض ها و شکاف ها غلبه کرده و مسیر همبستگی ملی را هموار سازد.
ما ...