من یک زن اهل افغانستان هستم و از دید خودم به نسل امروز نگاه میکنم. نسلی که در سرک ها، کوچه ها، شبکه های اجتماعی، و حتی صنف های حضوری و آنلاین می بینیم، نسلی که بسیاری ها برایش میگویند «نسل سوخته». اما واقعیت این است که هیچ نسلی کاملاً سوخته نیست. این نسل، با همه زخم ها و چالش ها، هنوز پتانسیل ساختن دنیایی بهتر را دارد.
همه می دانيم که نسل ما با سختی های زیادی بزرگ شده است. جنگ، مهاجرت، فقر، فشار های اجتماعی و فرهنگی، همه بخشی از تجربه زندگی جوان ها است. اما با همهی این ها، چیزی که من به عنوان یک زن افغانستانی میبینم، این است که جوان ها هنوز توانایی و ظرفیت تغییر، امید و رشد را دارند.
بسیاری ها وقتی به جوانان نگاه میکنند، تصور میکنند که این نسل بیانگیزه، بیفکر، یا فقط گرفتار سرگرمی های دیجیتال و شبکه های اجتماعی است. این تصویری است که رسانه ها، خانواده ها، افراد با سن بالا و حتی خود جوان ها گاهی از خودشان میسازند.
اما مشکل این است که این دیدگاه خیلی سطحی است و نمی بیند که جوانان در محیطی پر از چالش و محدودیت بزرگ میشوند. وقتی امکانات کم باشد، حمایت اجتماعی محدود باشد، و فرصت ها محدود باشد، طبیعی است که انرژی و خلاقیت جوانان گاهی سرکوب شود.
برای مثال، دختران و پسرانی که به تحصیل علاقه دارند، اما امکانات آموزشی کافی ندارند، گاهی حس میکنند که تلاش هایشان بی فایده است. جوانانی که میخواهند کسب و کار راه بندازند، اما دسترسی به منابع و سرمایه ندارند، ممکن است احساس ناامیدی کنند. و این شرایط باعث میشود که اطرافیان شان آن ها را «نسل سوخته» صدا کنند.
اگر چالش ها را دسته بندی کنم، چالش های خاص جوانان افغانستانی عبارت از:
۱_ فشارهای اجتماعی و فرهنگی است که در جامعهای مثل افغانستان، انتظارات اجتماعی خیلی سنگین است. خانواده ها و جامعه گاهی مسیر مشخصی برای زندگی جوانان تعریف میکنند، و هر کسی که بخواهد مسیر متفاوتی انتخاب کند، با مقاومت روبرو میشود.
مثلاً دخترانی که میخواهند مستقل باشند، کار کنند، یا تحصیل ادامه بدهند، با نگاه های قضاوت آمیز مواجه میشوند. پسرانی که علاقه به هنر، ورزش یا رشته های غیرسنتی دارند، ممکن است مورد تمسخر قرار بگيرند. این فشار باعث میشود که جوانان گاهی سرخورده یا حتی بیانگیزه به نظر برسند.
۲_ بحران هویت و فرصت محدود، نسل جوان افغانستانی، بین سنت و مدرنیته گیر کرده است. از یک طرف سنت های فرهنگی و انتظارات خانواده، از طرف دیگر تکنالوژی و فرهنگ جهانی، باعث شده که جوان ها گاهی حس کنند نمیتوانند خودشان باشند.
این تضادها گاهی باعث بحران هویت میشود. بعضی ها خودشان را ناامید میکنند و فکر میکنند هیچ راهی برای رشد یا تحقق رویاهای شان نیست.
۳_ مهاجرت و دل کندن از خانه، بخش بزرگی از جوانان، یا خودشان یا خانواده شان مهاجرت کردند. مهاجرت فرصت هایی میآورد، اما با خودش درد، جدایی و غربت هم میآورد. وقتی نوجوان یا جوانی مجبور میشود از خانه و دوستانش جدا شود، حتی اگر در ظاهر زندگی بهتری داشته باشد، فشار روانی زیادی تجربه میکند.
با وجود همهی این مشکلات، چیزی که من میبینم، این است که نسل جوان افغانستان هنوز پر از امید، انگیزه و خلاقیت است.
مثلاً دختران و پسرانی که در شرایط سخت به تحصیل ادامه میدهند. کسانی که با حداقل امکانات کتاب میخوانند، مهارت یاد میگيرند، و تلاش میکنند، دنیای خودشان و اطرافیان شان را بهتر کنند. جوان هایی که از شبکه های اجتماعی به شکل مثبت استفاده میکنند، محتوا تولید میکنند، آموزش میبینند و یکدیگر را حمایت میکنند.
اینها نشانهی یک نسل سازنده است، نسلی که میخواهد خودش را بسازد و جامعه اش را بسازد، حتی وقتی شرایط سخت است.
یکی از مشخصه های بارز نسل جوان، توانایی خلاقانه و نوآورانه شان است، وقتی محدودیت ها زیاد باشد، انسان یاد میگیرد راههای جدید پیدا کند.
مثلاً دختران جوانی که کار های هنری میکنند، خیاطی میکنند، یا کسب و کارهای کوچک آنلاین راه میندازند. پسرانی که علاقه به برنامهنویسی، عکاسی، ورزش و موسیقی دارند و تلاش میکنند استعداد هایشان را نشان بدهند. اینها نشان میدهد که نسل جوان با ابزار های موجود میتواند مسیر خودش را بسازد و از محدودیتها عبور کند.
نا گفته نباید گذاشت که فضای دیجیتال، هم فرصت و هم تهدید است، از یک طرف، جوانها میتوانند با جهان ارتباط برقرار کنند، آموزش ببینند، و مهارت هایشان را توسعه بدهند.
از طرف دیگر، این فضا میتواند فشار اجتماعی و مقایسه های مداوم را زیاد کند، و حس ناامیدی یا کمبود ایجاد کند.
اما من به عنوان یک زن جوان میگویم: اگر درست استفاده کنیم، این فضا میتواند نسل سازنده را قوی تر کند. دخترانی که در شبکه های اجتماعی محتوای آموزشی میسازند، گروه های حمایتی تشکیل میدهند، و جوانانی که مهارت های دیجیتال یاد میگیرند، همگی نمونه هایی از امید و حرکت رو به جلو هستند.
البته یکی از ویژگی های مهم جوانان امروز، تاب آوری و مقاومت روانی است. با همهی بحران ها، سختی ها و ناامیدی ها، هنوز تلاش میکنند.
من خودم دخترانی را دیدم که با حداقل امکانات تحصیل کردند، به کارهای داوطلبانه مشغول شدند، و حتی در شرایط مهاجرت، کمک به دیگران را ادامه دادند. این ها نمونههای واقعی «نسل سازنده» هستند. نسلی که با امید، حتی در شرایط سخت، مسیر خودش را میسازد.
من میخواهم به نقش دختران و زنان جوان هم اشاره کنم. دختران امروز نه فقط مصرف کننده فرهنگ و آموزش هستند، بلکه تولید کننده اند.
دخترانی که محتوا تولید میکنند و صدای خودشان را در جامعه میرسانند.
اینها نشان میدهد که زنان جوان نه تنها امید نسل خودشان هستند، بلکه موتور تغییر و سازندگی در جامعه هم هستند.
تما برای اینکه نسل جوان بتواند سازنده باشد و امید اش حفظ شود، چند نکته مهم است:
۱_ آموزش و مهارتآموزی: تحصیل و آموزش باید در دسترس همه باشد. مهارت های عملی، دیجیتال و هنری، قدرت جوانان را زیاد میکند و فرصت ایجاد میکند.
۲_ حمایت اجتماعی و روانی: خانواده، دوستان و جامعه باید پشت جوانان باشند. وقتی حمایت میکنند، حتی سختی ها قابل تحمل تر است.
۳_ تشویق به خلاقیت: جوانان باید آزادی داشته باشند که خلاق باشند، ایده بدهند و حتی اشتباه کنند. اشتباه بخشی از رشد و یادگیری است.
۴_ الگوسازی: نشان دادن نمونه های موفق، دختر یا پسری که از محدودیت ها عبور کرده، میتواند الهام بخش باشد.
۵_ ایجاد فضا های امن: فضاهایی مثل جنع های علمی، گروه های هنری، باشگاه های ورزشی یا صنف های آنلاین میتواند به جوانان کمک کند خودشان را بشناسند و رشد کنند.
پس ما نباید خود مان را با تصویری که جامعه ساخته بسنجیم. ما حق داریم متفاوت فکر کنیم، خلاق باشیم، و مسیر خود مان را بسازیم. حتی وقتی شرایط سخت است، ما قدرت ساختن را داریم.
نسل امروز ما سوخته نیست. سوختگی واقعی وقتی اتفاق می افتد که امید، خلاقیت و اراده از بین برود. اما هر کسی که تلاش میکند، سوال میکند، میآموزد و حرکت میکند، نسل سازنده است.
پس وقتی میگویند «نسل سوخته»، نباید بدون فکر قبول کنیم. بهتر است به قدرت، خلاقیت، تابآوری و امید جوانان نگاه کنیم. حتی در شرایط سخت افغانستان، جوانان هنوز میتوانند مسیر خودشان را بسازند و تغییر ایجاد کنند.
دختران و پسران امروز، با تلاش، آموزش، خلاقیت و همدلی، نسل سازندهای میسازند که میتواند جامعه را زنده و پرامید نگه دارد.
ما به عنوان زنان و مردان امروز، باید این نسل را حمایت کنیم، الهام بخش باشیم و برایش یاد بدهیم که هر محدودیتی میتواند تبدیل به فرصت شود.
نسل امروز افغانستان، با همهٔ چالش ها و سختی ها، هنوز امید و انرژی سازندگی را در دل اش دارد. و این امید، کلید ساختن فردا های بهتر برای همهٔ ماست.
ما ...