در روزگاری که زندگی برای بسیاری از مردم افغانستان سنگین تر از همیشه شده و سایه کمبود ها، خستگی ها و نا آرامی ها روی شهر ها افتاده، گاهی یک اتفاق کوچک اما اصیل و از جنس مردم میتواند همهچیز را برای لحظاتی دگرگون کند.
قهرمانی تیم فوتسال زیر ۱۷ سال افغانستان دقیقاً یکی از همین اتفاق ها بود؛ رویدادی که نه تنها ارزش ورزشی داشت، بلکه تبدیل شد به یک نماد اجتماعی؛ نمادی از توانستن، از کنار هم بودن و از این که هنوز بین جمعیت پراکندهٔ این سرزمین، یک «ما»ی مشترک نفس میکشد.
این پیروزی مثل نوری بود که از لا به لای غبار های تلخ روزگار رد شد و خودش را به دل مردم رساند. مردم افغانستان، چه در داخل کشور و چه در بیرون از مرزها، با دیدن این موفقیت حس کردند هنوز ظرفیت شادی جمعی در قلب جامعه زنده است؛ هنوز میشود امید را از میان سختی ها بیرون کشید و دوباره به جریان انداخت.
پس اینرا میتوانیم بگوییم که وقتی نوجوان ها کاری میکنند که تاریخ اجتماعی تغییر کند!
این که یک تیم نوجوان با میانگین سنی پایین و تجربه محدود بتواند در مسیر مسابقات بینالمللی از سد تیم های مدعی مثل ازبکستان، بحرین، چین و تایلند بگذرد و در دیدار پایانی برابر ایران نمایشی از بلوغ فنی و روحيه ٔ بینظیر نشان بدهد، فقط یک اتفاق ورزشی نیست.
این اتفاق، در بطن خودش حامل یک پیام اجتماعی بزرگ بود:
"نسل جدید افغانستان هنوز میجنگد، میسازد و باور دارد."
این نوجوان ها محصول امکانات گسترده و حمایت های بزرگ نبودند؛
آنها از میان محدودیت ها، از میان تلاش های فردی مربیان و خانوادهها، و از میان رویا های شخصی خودشان بالا آمدند.
قد علم کردند، بازی کردند، جنگیدند و در نهایت کاری کردند که یک ملت حتی برای مدتی کوتاه به خودش افتخار کند.
وقتی یک نسل نوجوان با این حجم از انگیزه روی صحنه ظاهر میشود، یعنی سرمایهٔ انسانی یک جامعه هنوز نابود نشده؛ هنوز قابل بازسازی و پرورش دادن است.
پس این شادی جمعی؛ نعمتی است که کمتر به چشم میآید.
جامعهای که مدت ها فشار های سنگین اقتصادی، اجتماعی و روحی را تجربه کرده است، معمولاً قدرت شادی جمعی را از دست میهد.
اما جشن هایی که بعد از قهرمانی فوتسال در کابل، هرات، مزار، بامیان، قندهار و ده ها شهر دیگر به صورت خودجوش شکل گرفت، نشان داد که مردم افغانستان با تمام زخم ها و رنج ها هنوز توانایی جشن گرفتن دارند.
و این شادی ها از جنس نمایش های رسمی نبود؛ از قلب مردم میآمد، از ته دل، از نیاز به لبخند.
سرک ها روشن تر شدند، نگاه ها مهربان تر شد و برای ساعتی، مردم فارغ از این که اهل کجا هستند یا چه زبانی حرف میزنند، کنار هم ایستادند.
این صحنه ها ثابت کرد که ملت بودن، گاهی فقط نیاز به یک بهانهٔ کوچک اما صادقانه دارد؛ و این تیم نوجوان همان بهانه بود.
پس قهرمانی فوتسال زیر ۱۷ سال یک پیام صریح داشت: نسل جوان افغانستان فقط «نسل بعدی» نیست؛ نیروی حالِ افغانستان است.
آنها با بازی هایشان نشان دادند که آینده را نمی شود از جایی دیگر هدیه گرفت، آینده از بین همین جوانان ساخته میشود، همین جوانانی که با انرژی، جسارت، صبر و خلاقیت شان میتوانند جریان تازهای به جامعه تزریق کنند.
تلاش این نوجوان ها ثابت کرد که استعداد در این خاک کم نیست؛
آنچه کمیاب است، «فرصت» است.
و هرجا این فرصت اندک به وجود بیاید، جوان ها کاری میکنند که همه جهان به تحسین وادار شود.
یکی از زیبا ترین پیام های این قهرمانی، اتحاد مردم بود.
برای اولین بار بعد از مدت ها، خیلی ها بدون توجه به قومیت، زبان، شهر، مذهب و تفاوت ها، کنار هم شادی کردند.
هیچ کس نمی پرسید این بازیکن از کجاست یا آن یکی چه گویشی دارد.
در این شادی، «افغانستان» یک پارچه بود؛ نه یک ترکیب تصادفی از گروهها، بلکه یک بدن واحد که هر ضربه این تیم، تک تک سلول هایش را به لرزه مثبت میانداخت.
این همبستگی نشان داد که زیر لایه های سختی و تقسیم، یک ریشه عمیق اجتماعی وجود دارد که با یک اتفاق صادقانه، جان تازه میگیرد.
در علوم اجتماعی، گاهی یک رویداد ورزشی، نقش تقویت کننده روحیه ملی و افزایش «اعتماد اجتماعی» را دارد.
قهرمانی تیم زیر ۱۷ سال افغانستان دقیقا همین کار را انجام داد.
این قهرمانی تبدیل شد به:
یک نشانه واقعی برای اعتماد به نفس جمعی، یک مصداق روشن از توانمندی مردم یک تلنگر مهم برای پاسداشت استعداد های جوان و یک نمونه عینی از اینکه همکاری نتیجه میدهد
هر جامعه ای برای بازسازی، برای خلق آینده، و برای زنده ماندن در معنای واقعی، نیاز به چنین وقایع امید ساز دارد.
این لحظه ها هستند که ذهن تاریخی مردم را از یأس های مکرر جدا میکنند و به سمت فرصتهای تازه میبرند.
اگر پیامی در این قهرمانی است که بتوان آن را به عنوان پیام اصلی نام برد، آن پیام چیزی جز این نیست:
مردم وقتی خودشان را باور کنند، هیچ چیز نمیتواند جلو شان را بگیرد.
تیم فوتسال زیر ۱۷ سال افغانستان نه از مسیر های پرزرق و برق آمده بود، نه از امکانات گسترده و نه از مسیر های تبلیغاتی؛ آن ها از از میان سختی ها آمده بودند و همین صداقت و تلاش، پیروزی شان را ارزشمند کرد.
این باور به خود، همان نیرویی است که میتواند آینده افغانستان را بسازد؛ نه از بیرون، نه از تصمیمات کلان، بلکه از بین مردم و از ریشه جامعه.
در کل قهرمانی فوتسال زیر ۱۷ سال افغانستان، فراتر از یک جام،
فراتر از یک مسابقه، و فراتر از یک افتخار ورزشی است.
این قهرمانی نشان داد: ملت افغانستان هنوز ظرفیت همدلی دارد. نسل جوان این کشور، سرمایه اصلی آن است و امید، حتی اگر ضعیف شده باشد، هنوز زنده است. و لبخند مردم، قوی ترین نیروی این سرزمین است و هیچ پیروزی ای کوچک نیست، وقتی قلب یک ملت را تکان میدهد.
روزی که این تیم نوجوان جام را بالا برد، افغانستان فقط یک برد ورزشی را جشن نگرفت؛ بلکه لحظهای را تجربه کرد که در آن،
روح جمعی دوباره بیدار شد.
ما ...