وقتی حرف از تجاوز جنسی ميشود، بیشتر ما فکر میکنیم این یک چیزی است که فقط در فیلم ها یا شهر های بزرگ اتفاق می افتد فته، اما واقعیت این است که در بسیاری از مناطق افغانستان، این مسئله وجود دارد و متأسفانه گاهی هم پنهان میماند. اما چیزی که باید بدانیم این است که خانواده ها میتوانند اولین خط دفاع در برابر این مشکلات باشند.
اول از همه، بیایید یک نگاه به نقش خانواده بندازیم. خانواده، یعنی پدر، مادر، برادرها، خواهرها و حتی کاکا، ماما، عمه و خاله، جایی است که فرزندان اولین بار قوانین زندگی و رفتار اجتماعی را یاد میگیرند. وقتی خانواده ها درست آموزش ببینند و بدانند چطور با کودکان شان درباره جنسیت و بدن صحبت کنند، شانس اینکه یک نوجوان یا جوان گرفتار رفتارهای تجاوزگرانه شود، خیلی کمتر میشود.
تو فرهنگ افغانستان، صحبت کردن درباره مسائل جنسی هنوز یک تابو محسوب میشود. بسیاری از خانواده ها فکر میکنند اگر فرزندان شان را درباره بدن و جنسیت آگاه کنند، برایشان آسیب میرسد یا خیلی زود کنجکاو میشوند. اما واقعیت این است که ناآگاهی، باعث کنجکاوی خطرناک میشود و گاهی منجر به آسیب و تجاوز میشود. بنابر این، خانواده ها باید یاد بگیرند که با زبانی ساده و مناسب سن، این مسائل را با فرزندان شان مطرح کنند.
یکی از راه های مهم، آموزش احترام به بدن خود و دیگران است. کودکان باید بدانند که بدنشان از خودشان است و هیچ کسی حق ندارد بدون اجازهشان برایش دست بزند. این چیزی ساده است، ولی قدرت زیادی دارد. وقتی یک نوجوان یا جوان میداند که حق دارد نه بگوید، شانس اینکه قربانی تجاوز شود خیلی کمتر است.
یک نکته دیگر هم ، نقش الگو های خانواده است. وقتی والدین خودشان رفتار های محترمانه و درست نسبت به دیگران دارند، کودکان ناخودآگاه این رفتارها را یاد میگیرند. برای مثال، احترام به حریم شخصی، گفتن "نه" وقتی چیزی را نمیخواهند، یا حتی نحوه صحبت کردن با دیگران، همه اینها الگوهایی هستند که جلوی شکلگیری نگرش های غلط جنسی را میگیرند.
حالا بیاید یک نگاه به جامعه بندازیم. در بسیاری از مناطق افغانستان، محدودیت های اجتماعی و سنت های سختگیرانه باعث میشود که کودکان کمتر فرصت داشته باشند با بزرگان درباره مسائل جنسی صحبت کنند. اینجا هم خانواده میتواند وارد عمل شود. حتی یک گفتگوی ساده در خانه، مثل: (فرزندم، اگر کسی خواست به تو دست بزند یا کاری کند که باعث ناراحتی و آزارت شود، بیا برایم بگو) میتواند جلوی آسیب های بزرگ را بگیرد.
یک نکته بسیار مهم دیگر، آموزش مهارت های تصمیم گیری و اعتماد به نفس است. وقتی جوانان اعتماد به نفس داشته باشند و بدانند چطور باید موقعیت های خطرناک را مدیریت کنند، احتمال اینکه گرفتار تجاوز شوند بسیار کم میشود. خانواده ها میتوانند با تشویق به فعالیت های اجتماعی، ورزش، یا حتی بازی های گروهی، این مهارت ها را در کودکان تقویت کنند.
البته باید یادمان باشد که همه چیز فقط به خانواده ختم نمی شود. مکاتب، رسانهها، و حتی رهبران محلی نقش بزرگی دارند. ولی هیچ چیزی مثل خانواده نزدیک و مهربان، اثر مستقیم و فوری روی جوان ها ندارد. اگه خانواده بتواند یک محیط امن و صمیمی ایجاد کند، فرزندان راحت تر مشکلات شان را بیان میکنند و کمتر در معرض خطر قرار میگیرند.
پس در جمعبندی، میشود گفت که خانواده اولین خط دفاع در برابر تجاوز جنسی جوانان است. آموزش، الگوهای رفتاری، اعتماد به نفس، و گفتگوی صادقانه، ابزارهای است که خانوادهها باید استفاده کنند. با این کار، نه تنها شانس وقوع تجاوز کم میشود، بلکه جوان ها یاد میگیرند که احترام به بدن خودشان و دیگران چقدر مهم است.
پس خانواده ها، حتی در سخت ترین شرایط سنتی، میتوانند قویترین محافظ فرزندان شان باشند. فقط کافی است یک کم صبر، توجه و گفتگوی ساده داشته باشند. چون وقتی خانواده درست عمل کند، جامعه هم آرامآرام میتواند تغییر کند و فرهنگ احترام و امنیت جایگزین بیتفاوتی نسبت به تجاوز شود. ما ...