تاریخ: ۱۹ اکتبر/۲۷ میزان (مهر)
مدرس: خانم ثریا بهبودی، روانشناس و مدرس مهارتهای زندگی
دومین جلسهی کارگاه آموزشی "چراغ راه زندگی" از مجموعهی مهارت های زندگی با موضوع اعتماد بهنفس، به تاریخ ۱۹ اکتبر/۲۷ میزان (مهر) با حضور خانم ثریا بهبودی، روانشناس و مدرس مهارتهای زندگی از کشور دوست ایران، توسط مرکز فرهنگی اجتماعی خانه مولانا، از طریق پلتفرم گوگل میت برگزار گردید.
در آغاز جلسه، گردانندهی برنامه، خانم کریمیان، ضمن خوشامدگویی به اشتراک کنندگان، هدف برگزاری این کارگاه را افزایش آگاهی روانشناختی، تقویت باور به توانایی های فردی و رشد مهارت های ارتباطی و اجتماعی عنوان کرد.
در ادامه، خانم ثریا بهبودی سخنان خود را با معرفی موضوع جلسه آغاز کردند و گفتند:
امشب نیز در ارتباط با اعتماد به نفس که دومین جلسه از مجموعه مهارتهای زندگی است، همراه شما هستیم. اعتماد بهنفس را اگر بخواهیم به دو واژه تقسیم کنیم، میتوانیم بگوییم باور به تواناییها. حالا میخواهیم ببینیم که این تواناییها چه هستند.
ایشان افزودند که توانایی ها به دو دسته تقسیم میشوند:
۱_ اکتسابی: آن هایی که ما روزی بلد نبودیم اما با تلاش، تمرین و تجربه به دست آوردهایم؛ مانند رانندگی، خطاطی یا سخنرانی.
۲_ غیر اکتسابی؛ ویژگی هایی که ذاتیاند و ما در ایجاد آنها نقشی نداریم، مانند صدای خوش یا رنگ پوست.
خانم بهبودی توضیح دادند: اعتماد به نفس یعنی باور به توانایی های اکتسابی، زیرا این توانایی ها قابل پرورشاند. ویژگیهای غیر اکتسابی چون تغییرناپذیرند، نمیتوانند پایهی اعتماد بهنفس قرار گیرند. پس اعتماد بهنفس یک مهارت است، نه یک ویژگی ذاتی.
در ادامه، سخنران با ترکیب دو واژهی "باور" و "توانایی"، چهار نوع وضعیت اعتماد بهنفس را معرفی کردند:
۱_ افرادی که مهارت دارند اما اعتماد بهنفس ندارند.
این افراد با وجود توانایی، خود را باور ندارند. برای مثال، نقاشی که اثر زیبایی خلق کرده اما میگوید: نه، اینبار خوب نشد.
خانم بهبودی علت این نوع رفتار را کمالگرایی دانستند. افراد کمالگرا برای خود استانداردهای غیرواقعی تعریف میکنند و هرگز از خود رضایت ندارند. این افراد معمولاً دچار خطاهای شناختی مانند تفکر "همه یا هیچ" هستند؛ یعنی اگر در کاری صد درصد موفق نباشند، خود را شکست خورده میپندارند.
یکی دیگر از دلایل کاهش اعتماد بهنفس در این گروه، مقایسهی ناعادلانه با دیگران است. برای مثال، فردی که در نقاشی تازهکار است، خود را با نقاشی بسیار باتجربه مقایسه میکند و احساس ناتوانی دارد.
همچنان برخی افراد با پیشگویی منفی ذهن خود را محدود میکنند و مدام میگویند: من نمیتوانم، من ضعیفم، مسخره میشوم. این نگرش منفی در روانشناسی فاجعهسازی نام دارد و منجر به اعتماد بهنفس پایین کاذب میشود.
۲_ افرادی که مهارتی ندارند اما باور غیرواقعی بالایی دارند.
این دسته از افراد بدون داشتن توانایی واقعی، خود را برتر از دیگران میدانند؛ برای مثال، کسی که سخنران خوبی نیست ولی ادعا میکند بهترین است.
ریشهی این رفتار معمولاً در توجهطلبی و ترس از طرد شدن یا احساس حقارت پنهان است. چنین افرادی از طریق بزرگنمایی خود تلاش میکنند جلب توجه کنند.
خانم بهبودی افزودند که این نوع اعتماد بهنفس کاذب است و باید با گفتوگو و شناسایی مهارتهای واقعی فرد، به تقویت باور درست او کمک کرد.
۳_ افرادی که نه توانایی دارند و نه اعتماد بهنفس.
این گروه معمولاً نیاز به حمایت، آموزش و تمرین دارند تا بتوانند با کسب مهارت، باور به خود را در خود ایجاد کنند.
۴_ افرادی که هم توانایی دارند و هم اعتماد بهنفس.
این وضعیت، حالت مطلوب و سالم است که نشاندهندهی رشد شخصیتی و خودباوری است.
خانم بهبودی در ادامه تأکید کردند:
اعتماد به نفس یک سازهی ثابت نیست. ممکن است فردی در یک زمینه مثل روانشناسی اعتماد بهنفس بالا داشته باشد ولی در ریاضی نه. هیچکس در همهی زمینههای زندگی اعتماد بهنفس بالا ندارد.
در بخش بعد، ایشان برای افزایش اعتماد بهنفس چهار گام اصلی را مطرح کردند:
گام نخست: شناخت درست از مفهوم اعتماد بهنفس.
بهعنوان تمرین، میتوان جدولی دو ستونه تهیه کرد و در یک ستون کارهایی را که میتوانیم انجام دهیم و در ستون دیگر کارهایی را که نمیتوانیم، بنویسیم.
گام دوم: تمرکز بر مهارت هایی که به آنها نیاز داریم و تمرین برای افزایش آنها.
گام سوم: اولویت بندی بین توانایی ها و ناتوانی ها.
باید تشخیص دهیم کدام مهارت برای ما "ترجیح" است (خوب است داشته باشیم) و کدام "تکلیف" (باید حتماً داشته باشیم).
بهعنوان مثال، برای یک دانشجو سخنرانی در جمع ممکن است در آغاز ترجیح باشد، اما در آینده به یک ضرورت حرفهای تبدیل شود.
گام چهارم: سنجش ظرفیتها و مواجههی تدریجی با چالشها.
خانم بهبودی توضیح دادند که سنجش ظرفیت، یعنی درک اینکه چقدر توانایی و محدودیت داریم.
برای مثال، پیش از شروع رانندگی باید از سلامت بینایی و شنوایی اطمینان داشت.
یا کسی که از سخنرانی میترسد، میتواند ابتدا در جمعهای کوچک مانند کودکان صحبت کند، سپس با نوجوانان و جوانان و در نهایت در جمعهای بزرگتر حاضر شود.
ایشان افزودند: مواجهه باید ایمن باشد و اشتباه در آن پذیرفته شود، زیرا هیچکس از ابتدا در اوج نیست. حتی یک جراح نیز کار خود را از عمل بر روی موش آغاز میکند و بهتدریج به مرحلهی جراحی انسان میرسد.
برای روشنتر شدن مفهوم ظرفیت، خانم بهبودی مثالی زدند:
فرض کنید گروهی میخواهند از پلهای بلند بالا روند. ممکن است همه از نظر جسمی سالم باشند، اما یکی از آنها از ارتفاع بترسد. این ترس، بر عملکرد او تأثیر میگذارد. بنابراین باید ظرفیت و آمادگی روانی را در کنار آمادگی جسمی سنجید.
در پایان جلسه، خانم بهبودی برای جمعبندی و تمرین عملی، یک چالش کوتاه مطرح کردند.
ایشان از شرکتکنندگان خواستند که هرکدام بهصورت فیالبداهه حدود ۳۰ ثانیه دربارهی موضوعی دلخواه مانند رنگ، غذا، میوه، کتاب یا هر چیز سادهای صحبت کنند.
چند تن از اشتراککنندگان در این تمرین شرکت کردند و فضای صمیمی و تعاملی بهوجود آمد. خانم بهبودی یادآور شدند که هدف این تمرین، افزایش جسارت در بیان احساسات و تمرین اعتماد بهنفس در فضایی ایمن و بدون قضاوت است.
ایشان همچنین گفتند که در جلسات آینده، با تمرینهای بیشتر و گفت و گوهای گروهی، میتوان مهارتهای زندگی را عمیقتر و کاربردیتر آموخت.
جمعبندی
دومین جلسهی کارگاه آموزشی چراغ راه زندگی با موضوع "اعتماد بهنفس" با حضور شرکت کنندگان و سخنرانی خانم ثریا بهبودی، روانشناس و مدرس مهارتهای زندگی با موفقیت برگزار شد.
در این جلسه، شرکت کنندگان با تعریف علمی اعتماد بهنفس، تفاوت آن با اعتماد بهنفس کاذب، انواع وضعیتهای آن و گامهای عملی برای تقویت باور به خود آشنا شدند.
در پایان، مرکز فرهنگی و اجتماعی خانه مولانا از حضور و همکاری صمیمانهی همهی اشتراککنندگان سپاسگزاری نموده و اعلام میدارد که سومین جلسهی این برنامه نیز بهزودی برگزار خواهد شد.
ما ...