ما ...
نویسنده : عبدالله دانش
تخت رستم یکی از آثار و آبدات تاریخی خراسان و افغانستان امروزی است که بهنام یکی از پهلوان های نامدار کتاب شاهنامه فردوسی مسمی شده است. تخت رستم در شمال افغانستان در مسیر پلخمری و تاشقرغان، در ۳ کیلومتری شهر ایبک، مرکز ولایت سمنگان موقعیت دارد؛ منطقهای که همه ساله در فصل بهار، گردشگران زیادی بهدلیل خوشآب و هوا بودن آن، به آنجا سفر میکنند و روزهای «جشن گل سرخ» را در این منطقه سرسبز و تاریخی سپری میکنند. این تخت عظیم سنگی با قدمت۳۵۰۰ سال، تختگاه رستم ، و یکی از مهم ترین بناهای بهجا مانده از دورهی زرتشتیان است. محیط تخت رستم حدود ۸۵ متر است و در اطراف آن غار ها و اتاق های متعددی وجود دارد. این مکان خارقالعاده در درون سنگی یکپارچه تراشیده شده و باستان شناسان جهان آن را از عجایب معماری عصر بودایی در افغانستان به حساب میآورند. «یوسفشاه یعقوب اُف»، رییس باستانشناسی آکادمی علوم تاجیکستان در تحقیقاتی که در سال ۱۳۸۳ خورشیدی از این منطقه داشته، معتقد است که زرتشت به مدت ده سال در محل تخت رستم زندگی میکرد و در ساختن معابد این منطقه هم سهم داشته است. این باستانشناس تاجیکی گفته است که این محل مربوط به بوداییها نبوده، بلکه مربوط به زرتشتها میباشد، اما بعدا بوداییها از این محل به خاطر انجام مراسم مذهبیشان استفاده کردهاند. به اساس پژوهشهای این محقق، قدمت تاریخی این اثر به ۳۵۰۰ سال پیش میرسد. اما در برخی موارد نیز آمده است که تخت رستم مربوط به دوران بودا بوده و قدمت آن به ۲۵۰۰ سال قبل برمیگردد. بوداییان از این اتاق ها به عنوان معبد یا بت خانه استفاده می کردند. آنها بت های خود را در این مکان نگه داشته و به عبادت آنها می پرداختند. این تخت همچنان دارای حفره هایی برای نگه داری و مخفی نمودن اشیای گران قیمت و مسکوکات آن زمان بوده است. هنر هیکل تراشی و مجسمه سازی نیز در دوره بوداییان بسیار مرسوم بوده و رونق داشته است. نشانه های این هنر بر روی دیوارهای تخت رستم به وضوح قابل مشاهده می باشد. به اساس پژوهش و حفاری های انجام شده از سوی «کارلنتن کون» باستان شناس آمریکایی، احتمال آن می رود که بین ۳۰ تا ۵۰ هزارسال قبل از میلاد، شکارچی های هندوکش و انسان های اولیه عصر حجر در کوه های این منطقه زندگی می کردند. از آنجایی که شاهنامه فردوسی و داستانهای آن در میان مردم این منطقه از گذشتههای دور و تاکنون جایگاه ویژهای داشته و برخی از داستانهای شاهنامه نیز در این منطقه اتفاق افتاده است و همچنین نام سمنگان به مراتب در شاهنامه آمده است، داستانهای گوناگونی در رابطه با تخت رستم در میان مردم از گذشتههای دور رواج داشته است. معروف ترین داستانی که در این مورد وجود دارد، این است که وقتی رستم با تهمینه دختر شاه سمنگان ازدواج کرد، برای هریک از آن ها تختی ساختند اما رستم شبی برای خود سنگ بزرگی را تراشید و آن را به شکل تخت درآورد. تهمینه نیز اتاق های سنگی برای خود تراشید و مراسم عروسی رستم و تهمینه نیز اتاق های سنگی برای خود تراشید و مراسم عروسی رستم و تهمینه در محلی اتفاق افتاد که تهمینه ساخته بود. مردم افغانستان معتقدند تخت رستم به دست رستم ساخته شده و او فرمان های خود را نیز بر روی این سنگ صادر میکرد. در سال های اخیر، آسیب های جدی بر این تخت سنگی وارد شده است. این سنگ به علت نداشتن دیواره و موقعیت آن در کنار جاده که محل عبور مسافران و ماشین های زیادی است، باعث فرسودگی شده است. درواقع، این بنا به مثابه سایر آثارتاریخی در افغانستان در طول سال ها، تغییرات زیادی به خود دیده است. چنانچه که در طول تهاجم شوروی و جنگ داخلی افغانستان آسیب دید تا اینکه سرانجام در سال ۲۰۰۹ با پروژه ای که از سوی سازمان ملل تامین شد، بازسازی شد. این بنا از آن زمان به یک جاذبه تاریخی و فرهنگی مهم تبدیل شده است که هرساله بازدیدکندگان از سراسر جهان از این منطقه بازدید می کنند.