در طول تاریخ ادبیات کمتر شاعری سراغ داریم که دغدغههای اجتماعی داشته، ولی او را محکوم به شعارنویسی نکرده باشند. شاعران در دورههای مختلف به خاطر ظلمهای زمانه و جورهایی که از حاکمان دیده اند، دست به سرودن شعرهایی زدهاند که در دوران خودشان درخشیده، اما به مرور زمان به دلیل شعاریبودن آثار و نوشتهها، رغبت مخاطبان به آن کم رنگ شده است. حبسیهها ، دردهای اجتماعی و سیاسی و... معمولا قلب و گوش مخاطبان ِ همدرد و همرنج با شاعر را آزرده ساخته و از خواندن چنان رنجنامههایی دیگر به مرور پرهیز میکردند. اگر چه شاعران در دورههای مختلف تاریخی افرادی آگاه، روشن، دارای ضمیری درست و اخلاقی و قابل اعتماد از طرف جامعه بوده و – با این که عموما روشنفکران علیه حکومت ها بوده و با انتقاد و گلایه به صورت نوشته های انتقادی و حتی طنز – حاکمان و حکومتها را دستمایه نفرت عمومی قرار می دادند. از حافظ تا ملکالشّعرای بهار، از مسعود سعد سلمان تا شاملوها و خسرو گلسرخیها تا سعید سلطان پورها و از عبید زاکانی تا میرزاده عشقی... تمام این شاعران، درد مشترکی را تجربه کردهاند که در غایت زیبایی احمد شاملو میگوید:«من درد مشترکم، مرا فریاد کن». تا آنجا که طی صدسال اخیر ادبیات، شاهد یک تعهدگرایی اجتماعی و سیاسی قبیلهای از شاعران آزادی خواه – بعد از جنبش مشروطه خواهی – در این کشور است که سرنوشت جامعه را چنان با شعر و نوشتن پیوند میزنند که بطن و متن جامعه دچار غلیانهای انقلابی شده و خون اجتماع را علیه حکومتها با واژگان به جوش آورده و به سوی انقلابات اجتماعی و سیاسی رهنمون کردند. گرچه آن نوشتهها شاید ارزشی ادبی و هنری خیلی زیادی ندارند، اما در دورههای خودشان اثر بسیار عمیقی بر پیکرۀ اجتماع و حکومت ها گذاشته اند. مثلا برخی شعرهای نسیم شمال و میرزاده عشقی با طنزهای اجتماعی و تلخ همراه بوده و جامعه ضمن خنده های بلند به حاکمان، دچار هیجانات سیاسی و انقلابی شده و در دولتها و حکومتهای محلی و خانهای منطقهای زلزله ایجاد میکردند. سرنوشت اکثر این روشنفکران شبیه به هم بوده و یا لب هایشان را به هم دوخته اند؛ هم چون محمد فرخی یزدی شاعر و روزنامهنگار مشهور دوران مشروطه یا میرزاده عشقی شاعر، روزنامهنگار و نمایشنامهنویسی که در دوران نخست وزیری رضاخان ترور میشود. شعر متعهد که با تکیه بر ارزشهای انسانی و اجتماعی و با هدف تاثیر گذاری مثبت بر مخاطب، به مسایل و دغدغههای جمعی میپردازد، دارای جنبه های تعلیمی و انتقادی است و تلاش میکند تا با زبانی گویا و گیرا مخاطب را به تفکر و تامل وادار کند. مثلا وقتی به آرزوهای انسانی و اجتماعی نگاه ویژه میاندازد، بر مفاهیمی مانند عدالت، آزادی، برابری، صلح و حقوق بشر تاکید میکند. اما وقتی به وضعیت موجود نگاه میاندازد بر نقد مسایل و مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی می پردازد و به دنبال ایجاد تغییر و بهبود در جامعه است. به عبارتی، برخلاف شعرهای فردگرا که بر مسائل شخصی تمرکز دارند شعر متعهد به دغدغه ها و مشکلات جمعی می پردازد و سعی در ایجاد همبستهگی و همدلی در میان مردم دارد. از ویژگی های شعر متعهد میتوان به زبان گویا و صمیمی استفاده از تصاویر و استعاره های روشن، تکیه بر عواطف انسانی و توجه به موسیقی و آهنگ اشاره کرد، زیرا شعر متعهد نه تنها یک نوع شعر بلکه یک رویکرد و نگرش به هنر و ادبیات است که در آن هنر در خدمت انسان و جامعه قرار میگیرد. بهترین شاعران مطرح عصر ما دراین زمینه نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و خسرو گلسرخی و... بوده اند که از ستاره های بیبدیل شعر در ادبیات محسوب میشوند. در میان تمام چهرههای ادبی و هنری اعصار مختلف نام «احمد شاملو» به عنوان یک ابر هنرمند مترقی و روشنفکر چند وجهی که مزین به چندین هنر بوده و در هر کدام به حد اعلا درخشیده است، متفاوت ترین چهره بیبدیل شناخته میشود. شاعر، روزنامه نگار، فیلمنامهنویس، فیلمساز، ترانهسرا، پژوهشگر ادبی، نویسنده، مورخ، گوینده، صدا پیشه، تصحیح کننده متون قدیمی و... بخشی از هنرهای احمد شاملوی بزرگ است که تا به حال کسی نتوانسته این همه وقت و انرژی و اثر و خروجی هنری از خود به جا بگذارد. شاملو متولد ۱۳۰۴ است، به جرات می توان گفت وی از برجسته ترین شاعران تاریخ ادبیات و از پیشگامان شعر نو فارسی است. با نوآوری در قالب و محتوا به عنوان «غول زیبای روشنفکری ایرانی» شناخته می شود. تخلص او «الف بامداد یا الف صبح» بود؛ تحصیلات چندانی نداشت و از دوران جوانی درگیر فعالیتهای سیاسی بوده و به همین دلیل بارها بازداشت شد. او هم چنان که شاعر خیلی توانمندی بود مترجم چیرهدستی به حساب میآمد. روزنامهنگاری اثر گذار و سر دبیر چندین مجله محبوب و پر مخاطب بود، پژوهش های شاملو بسیار خاص و بی تکرار بود، گردآوری های ویژه، معرفی چهرههای جوان به ادبیات روز ایران، رشد بی سابقه ادبیات کودکان و نوجوانان با شاملو معنای تازه ای یافت. او پدر شعر سپید بود. با اینکه خبری از سنت درشعر سپید نیست، بی بهره از سنتهای شعر ایرانی و دستمایههای آن هم نیست، بر موسیقی درونی و تصویر و زبان تاکید داشت. به عقیده نگارنده، با آنکه سالیان سال است که هر شاعری خود را سپید سرا معرفی میکند، اما شعر سپید و بازیهای ویژه زبانیاش با شاملو آغاز و با شاملو به پایان رسیده است وهیچ وقت شعر سپید نتوانست کسی را به قدرت شاملو در خود ببیند. در حوزه فرهنگ عامه نیز بزرگترین اثر پژوهشی شاملو کتاب «کوچه» است که اثری جاودان و سترگ محسوب می شود. شاملو عمری را برای نگارش این فرهنگ ویژه صرف کرده، اثری که به تنهایی میتوانست یک هنرمند را نامدار و بزرگ نماید. شاملو به عنوان نمادی از روشنفکری و تعهد اجتماعی در شعر ایران شناخته می شود، وی تاثیر بسزایی بر شعر معاصر ایران گذاشته و بسیاری از شاعران پس از او و زبان و نوشتن وی تاثیر پذیرفته اند، وی متعهد به ارزشهای انسانی و اجتماعی بوده و در آثارش به بیان آرمان های انسانی و اجتماعی پرداخته است. وی در بیان این آرمان ها هیچ ترسی به دل نداشت و چنان اثر شگرفی در ذهن و روح و روان مخاطبان میلیونی خود گذاشت که تا همیشه در آسمان ادبیات پارسی جاودان خواهد ماند. آثار او به زبان های مختلف ترجمه شده و به گوش جهانیان رسیده است. چون از زبانی ساده و صمیمی اما درعین حال قدرتمند و واژه پرداز و اثر گذار استفاده می کرد مضامین شعری شاملو غالبا عشق، ازادی، عدالت، اعتراض، مبارزه با ظلم و ستم است. وی یک هنرمند چند وجهی، یک آرتیست واقعی است. او حتا بازیگری و کارگردانی سینما را در کارنامه کاری خود دارد. او در زندان به بررسی شاهنامه فردوسی و نگارش دستور زبان فارسی و قصه بلندی به نام« سیاق ملک ارسلان و ملک بهمن» مشغول شد. به جرات می توان گفت پس از نیما یوشیج، جنبش ادبیاش که زبان پارسی را متحول و به روز کرد احمد شاملو بیشترین اثر را بر شعر مدرن پارسی گذاشت. احمد شاملو در دوم مرداد ۱۳۷۹ بر اثر بیماری دیابت چشم از جهان بست و در امامزاده طاهر کرج در کنار محمد مختاری، هوشنگ گلشیری و محمد جعفر پوینده به خاک سپرده شد.
ما ...