در هفتمین سالگرد تأسیس خانهی مولانا، فرصتی پیش آمده است تا نه تنها از یادگارهای فرهنگی و معنوی مولانا جلالالدین محمد بلخی سخن بگوییم، بلکه از پیوند این میراث با مسائل امروزی جامعه، بهویژه جایگاه زنان در افغانستان، یاد کنیم. خانهی مولانا برای بسیاری تنها مکانی فرهنگی یا یک مرکز ادبی نیست؛ بلکه نمادی است از گفتوگوی بین فرهنگها، ادیان و نسلها. در چنین فضایی، طرح پرسش دربارهی زنان، فرهنگ و تغییر، نه تنها جایز بلکه ضروری است. امروز در افغانستان، یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات، حقوق و نقش زنان است. برخی با تکیه بر سنتها و فرهنگ بومی، محدودیتهایی را توجیه میکنند و آن را غیرقابل تغییر میدانند. اما از نگاه یک خبرنگار که در متن جامعه زندگی و گزارش کرده، فرهنگ چیزی ایستا و قطعی نیست. همانگونه که مولانا گفت: “هر لحظه نو میشود دنیا و ما / بیخبریم در جهان کیمیا.” فرهنگهای زنده، همواره در حال تغییر و بازآفرینیاند. طی دو دههی گذشته، زنان افغانستان در عرصههای تحصیل، سیاست، هنر و رسانه نقشهای چشمگیری ایفا کردند. اما امروز، به دلایل سیاسی و تغییر نظامهای حاکم، بسیاری از این دستاوردها در معرض تهدید قرار گرفته است. این مسئله نشان میدهد که نظامهای سیاسی میتوانند بر بازتعریف ارزشهای فرهنگی اثر بگذارند و حتی آن را به نفع قدرت و سیاست مصادره کنند. اما آیا این به معنای پایان راه است؟ به باور من، خبرنگاری که سالهاست از درون جامعهی افغانستان گزارش مینویسد، هرگز چنین نیست. زنان افغانستان امروز از جایگاهی ایستادهاند که بهسادگی به عقب باز نخواهند گشت. از سوی دیگر، در سالگرد خانهی مولانا، باید تأکید کرد که میراث فکری مولانا تنها محدود به شعر و عرفان نیست. او پیامآور آزادی اندیشه، تساهل، و جستوجوی حقیقت بود. اگر مولانا امروز در میان ما بود، بدون تردید در برابر محرومیت زنان از آموزش، کار و مشارکت اجتماعی سکوت نمیکرد. در همین راستا، طرح گفتوگوهای میانفرهنگی و میاندینی، یکی از راههای بنیادین برای بازسازی فرهنگی افغانستان است. آنگونه که خانهی مولانا نیز در فلسفهی وجودیاش به این موضوع توجه دارد، امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند آن هستیم که صدای زنان افغانستان نه از موضع ترحم یا نگاه بالا به پایین، بلکه بهعنوان بخشی از گفتوگوی بزرگ انسانی شنیده شود. فرهنگ افغانستان تنها متعلق به یک جنس یا یک گروه نیست. همانگونه که در تاریخ دیدهایم، از ملکه ثریا تا گوهرشاد بیگم، زنان نقشی کلیدی در شکلدهی به فرهنگ و تمدن این سرزمین داشتهاند. امروز هم باید به جایگاهی بازگردیم که فرهنگ را بازتابدهندهی تمام صداها و استعدادهای جامعه بدانیم؛ نه ابزاری در دست قدرتهای گذرا. هفتمین سالگرد خانهی مولانا بهانهای است تا یک بار دیگر تأکید کنیم: عدالت فرهنگی و اجتماعی زمانی معنا دارد که زنان و مردان، دوشادوش هم، فرصت رشد، آموزش و خلاقیت داشته باشند. همانگونه که مولانا گفته است: “بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم / فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم.” طرح نو، همان فرهنگ پویای افغانستان است؛ فرهنگی که در آن زن و مرد، پیر و جوان، مسلمان و غیرمسلمان، در کنار هم جامعهای انسانی و بالنده میسازند.
ما ...